۱۴۰۴ مرداد ۱۰, جمعه

ساقه

ساقه

 پیراهن خیس‌‌ام

بی‌آن‌که چیزی از عشق بداند

با غنچه‌ی پستان‌هایم می‌رقصد

تنها می‌داند 

که

چگونه خواستن‌ام را نشان دهد

به‌تو

زییا، لب‌ریز از تمنّا


درز شکافم دریا را خیس می‌کند

هنگامی که با سرانگشتان تو

ورق می‌خورد

وقتی ضربان قلب تو  

در جریان رگ‌های من می‌تپد


می‌خواهم

پیش از آن‌که ترا 

به رویاهایت بسپارم

شب تازه‌ای به دنیای تو بیآورم

فراسوی زمان 

که لحظه‌های من‌و‌تو را بیآفریند


در آن‌پیوند

 هر پنجره‌، مهتابی دارد

هر باران رنگین‌کمانی

 با

،پروانه‌هایش

که تو روی پرهای‌شان  

پرواز کنی

و

شکوه درونم را

 در صداهای اشتیآق زنانه‌گی‌ام

بشنوی


زیبائیِ لهجه را

در لب‌گزیدن‌های کلمات نامفهوم من

احساس کنی


از واژه‌های بریده، بریده‌ی من

شعر بسازی

تا به‌بینی که طعم ساقه چه‌ می‌کند

با بهار غنچه‌های تنم


رهگذر 


https://www.facebook.com/didar.didareto

شعر، تجربه‌ای‌ست از پیوندِ تن، طبیعت و زبان؛

چشمه‌سار خواهش

چشمه‌سار خواهش در بستر بیدار-لحظه‌ی من سلام سپیده‌دمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانه‌‌ی تنم  چمنی است سرسبز  در آغوش شبنم سح...

محبوب‌ترینِ خواننده‌گان