۱۴۰۴ مرداد ۲۵, شنبه

حریر

 

حریر

لب برلب نهاده‌‌‌های شفق
حرفی برای گفتن دارند
 در خاموشیِ حریر این خلوتِ مهتاب

ناگهانه‌گیِ آتش بر آب
 یا 
آب روی آتش بود
نمی‌دانم

اما

 ترانه‌ی شبنم 
مستیِ رقص
اشتیاقِ برهنه‌گی
لغزش گرما 
عطر قطره‌‌‌‌ها…….
همه قفل شدند به‌‌غنچه 

 موج،
 آن بِرکه‌ی شعر را
به‌تن کرد

زنبقِ در آب،
 رقص ساقه را در نسیم

‌بوسه‌های عشق و جنون،
پِی‌آمد باران را

جیغ،
 رساترین عاشقانه را

من‌‌هم تندیِ نفس‌های تو را
 به‌تن کردیم 

شعر، تجربه‌ای‌ست از پیوندِ تن، طبیعت و زبان؛

چشمه‌سار خواهش

چشمه‌سار خواهش در بستر بیدار-لحظه‌ی من سلام سپیده‌دمان است که پگاه نام دیگر دوست داشتن توست در میانه‌‌ی تنم  چمنی است سرسبز  در آغوش شبنم سح...

محبوب‌ترینِ خواننده‌گان