غنچه
مهتاب زیباترین بهانهایست
در خلوتکده خیالم
برای فانتزیهایم با سَروَراندنِ تو
که پُر از تازهگیِ بهاران است
پنجرهای مرا بهآغوش تو فرا میخواند
صدای ترا میشنوم
در سکوت،
همانگونه که تو
تشنهگیِ لبانم را در بوسه میبینی
قلم در سکوت خواهش
به طرح عریان زنانهگیِ مُدل،
ایستاده
مروارید میچیند
دل بردنت
دیوانهگیام را عاشقانه میخواهد
نفسهایت تکه-بهاری،
در آسمان سینهام
سیب-شکوفه میچینند
رُویِش رویایِ دُردانههای باران،
ترانهی راه،
جویبار کوچکم را بهدریا میرساند
اسم تو در تندیِ نفسهایم ردّوبدل میشود
حرفهای بُریدهام واژههای نا تمامم
آتش بهتنم میزنند
پوست نرم بادام میشکافد
قطرهها لب میگُشایند
برای بوسیدن تشنهگیِ لایِ تَرَک
بوسه، زیباترین بهار برای شکوفائیست
رهگذر
فانتزی یکی از تمهای محوریِ اکثر شعرهای "رهگذر" است
که خارج از محدودیت قالبهای سنتی،
شکلبندی، مفاهیم و اندیشههای مدرن را دنبال میکند
مانند
قلم در سکوت خواهش
مروارید، ایستاده میچیند
در قطعهی غنچه
شعر دارای نوعی جریان طبیعی است
که از بسیار آثار عاشقانهی امروزی متمایز میشود
استفاده از مفاهیمی مانند
روییدن رؤیاهای دردانههای باران
یا
پنجرهای مرا به آغوش تو فرا میخواند
فضایی شاعرانه و خیالانگیز میآفریند
