۱۴۰۴ مرداد ۱۱, شنبه

رام‌شدن



پنجره‌ها به‌ستاره‌گان باز-اند
لحظه‌ای به‌گذشته برگشتم

لب‌هایم بیاد خیسیِ بوسه‌های تو
با من سخن می‌گویند
که شاد-اند از رام شدن‌شان به بوسه‌‌لیسیِ تو

عشق یعنی اسم تو و لب‌های من
که شيرين‌ترینِ ترانه هاست

صدایت به شمارش ستاره‌گان مانند بود.
بی‌شتاب
شمرده، شمرده حرف می‌زدی
می‌گفتی شب‌ها عوض می‌شوند
اما در زاویه‌ی دو عاشقانه سیب کال تو،
گرمای قصه همان است

من عادت کرده‌ام
با لرز دایره‌ی ‌ناف تو گم می‌شوم
اما زبانم با نقطه‌ی مرکز آشناست

این‌جا
آن‌چه دلم خواست همان می‌شود

رهگذر

https://www.facebook.com/didar.didareto

شعر، تجربه‌ای‌ست از پیوندِ تن، طبیعت و زبان؛

شب زنبق

     شبِ زنبق دل‌تنگی‌ام برای تو چیز تازه‌ای نیست اما چیزی‌ست که امشب بیش‌تراز همیشه دل‌تنگم مهتاب نام تو را روی پوستِ گلبرگِ زنبق می‌نشاند،...

محبوب‌ترینِ خواننده‌گان