انتخاب عکس
از رهگذر
مصاحبهی پرویز گراوند با آزیتا قهرمان
شاعر،نویسنده و مترجم
سئوال
حضور گسترده و پررنگ زنان در عرصهی شعر و ادبیات امروز ایران،
برآمده از خواست تحولخواه و مشارکت آنها
در عرصه های اجتماعی و سیاسی است؛
ارزیابی شما از این خواست و پیوند آن با تحولات اجتماعی و سیاسی چیست؟
جواب
شعر و ادبیات گفتوگویی با زمانهی خویش است
عواطف درونی شاعر با حوادث بیرونی همچون آیینهای هزارتو
انعکاس یکدیگر هستند
طاهره در زمان خود ظهور کرد
شمس کسمایی در دوران خویش و فروغ در وقتی دیگر
در دویست سال اخیر در دنیا و ایران بعد مشروطه زنان شاعر و نویسنده
با روایت متفاوت و توان بیشتری برای توصیف احساسات شخصی
و دگرگونی مسائل اجتماعی در ادبیات حضور داشتند
همه آنچه این سالها بر ما گذشت تجربیات عمیقی را وارد شعر کرد ند
زمان بیشتری نیاز داریم
که شاعران و شاهدانی که این تاریخ را زیستند و نوشتند ، بهتر بشناسیم
آیا پیوندی نومیان زبان و زندگی آفریده شد
به همان قدرت که شعار، زن زندگی آزادی در خیابانها طنین انداخت
با سوگ جوانان و کشتهگان و تلاطم همهی آن بیم و امیدها
در زمانهای چنین سخت و فراموش ناشدنی
سئوال
مجموعه شعر " آوازهای حوا" همان طور که از نامش پیداست
شاعر، پیشاپیش ، جنسیت را بروز داده است،
این بروز و البته تفکیک جنسیتی، برای شما از چه منظرهایی اهمیت دارد؟
جواب
بعضی از این شعرها مربوط به 18 سالهگی من هستند
آن موقع با این مباحث اصلا آشنا نبودم
شوق و شور سرودن راز بزرگ زندگیم بود، کشف صدایی نهفته
که مرا به درک و حس زنده بودن وصل میکرد
به هر حال این شعرها را کسی نوشته است که دختری جوان و عاشق بوده
مادر بوده ، محدودیتها و بحرانهای یک دوران را از سر گذرانده
بعدها میخواستم راوی این سفر کاشفانه درمسیر جستجوهایم باشم
آثار زنان را با ذوق بیشتری دنبال میکردم
به دنبال ادبیاتی نو، دور از خودسانسوری و حس خود قربانیپنداری بودم
ادبیاتی که از شعارها و کلیشههای مرسوم فاصله گرفته باشد
و جهانی تازه خلق کرده باشد
سئوال
برخورد شما با شعر چگونه است؟
در این دنیای پر مشغله آیا شعر هم یکی از مشغلههاست
یا آن را دوست و همراه خود فرض میکنید؟
جواب
از نوجوانی شعر برایم تبدیل به یک شیوه زندگی شد
معنایی برای بودن، انگار با ذهن و بدنی جادو زده هر آنچه از سر میگذراندم
به رویا و کلمه بدل میشد
این استعداد در همه انسانها وجود دارد فقط نوعی حساسیت عاشقانه میخواهد
بن اکری نویسنده نیجریایی انگلیسی میگوید
در جهانی پر از هیاهوی جدالها و غرش بمبها
و دیوانهگیِ باورهایی در سیاست و دین که ما را بهسوی جنگ میبرند
بیش از همیشه ما به شعر نیاز داریم
ما به صدایی نیاز داریم که از شادمانی و کودکی بگوید
از گره کور سرنوشتمان با این شرایط پیچیده
شعر از سیاست بهما نزدیکتر است و همانقدر غریزی است که راه رفتن
و غذا خوردن، شعر جریان رودخانهای عظیم است
زمزمهای کهن، جاری در روح بشریت.
سئوال
بنا بهدیدگاههای شعر بخشی از مبارزهی مردم در ایران پس از اسلام
برای نگهداری و محافظت از زبان فارسی بوده است
آیا شاعر امروز، ارادی یا غیر ارادی، خواسته یا ناخواسته، به این مساله میاندیشد
و آیا شعر و شاعر امروز، توان و ظرفیت چنین کاری را دارد؟
جواب
فارسی یکی از چند زبان قدیمی دنیاست که هنوز در نوشتن و محاوره استفاده میشود
این محافظت در سایه پشتیبانی سلسلههایی
مانند صفاریان ، سامانیان و غزنویان ایجاد شد
که زبان فارسی را در کنار عربی بهعنوان زبان دیوانی و مکاتبات بهکار بردند
مردم کوچه بازار با وجود لغتهای جدید ، همچنان به فارسی نو سخن گفتند
و شاعران شعر سرودند
چنان که بسیاری شاهنامه را یکی از دلایل این ماندگاری میدانند
در ایران و افغانستان و تاجیکستان ، حکمت خسروانی
آیینها و ادبیات شفاهی و باورهای پیشین با اعتقادات جدید درهم آمیخت
شعر و فرهنگ فارسی با سبک و درونمایه تازه مسیردرخشان خود را طی کرد
اما در دوران معاصر قدرت تاثیرگذاری رسانهها و فضای سوسیال مدیا
بر زبان روزمره و نوشتار بیشتر از ادبیات است
این دو زمان را نمیتوان با هم مقایسه کرد
سئوال
از شعرهایتان که به زبانهای دیگر ترجمه شده
بهترین بازخورد را از مخاطبان کدام کشور داشتید،؟
جواب
در زبان انگلیسی و سوئدی کتابها نقدهای بیشتری دریافت کردند
در شعر خوانیهای بیشتری با دیگران در ارتباط بودم
جوایزی به ترجمه انگلیسی و روسی اوکراینی کتابها تعلق گرفت
و به کتابخانهها راه پیدا کردند
اما این بهمعنای آن نیست که شعر با ترجمه به میان مخاطبان عام هم راه یافته است
همه اینها خیلی خوشایند است اما بیشتر آرزو دارم کتابهایم
به فارسی در ایران منتشر شود
اگر صحبت از ارتباط باشد بهخاطر ریشههای فرهنگی و سرنوشت مشترک نزدیکی
با شعر ترکیه و ادبیات عرب حس عمیقتری برای این حس و همدلی فراهم میکند
هنوز توجه مترجمین و خوانندهگان به ادبیات کلاسیک فارسی بیشتر است
چون سابقه این آشنایی دنیای شگفت و پرمعناتری برای آنها دارد
ترجمه آثار امروزی تحت تاثیر رسانهها ، سیاست و کنجکاویهایی قرار گرفته
که انتظار مخاطبان را بخاطر اطلاعات شتابزده و موج اخبار سیاسی
معمولا در پیشداوری و توقعات محدود نگاه میدارد
سئوال
با همکاری سهراب رحیمی، ترجمههایی از شعرهای
ترانسترومر، لوندکویست، نیلس هاو و... داشتید،
در این ترجمههای مشترک، نحوهی کار شما چگونه بود؟
جواب
آخرین اشعار منتشر نشده سهراب به نام
" دشتهای سرد سوئد"
با کمک نشر آفتاب منتشر شده است
امیدوارم این کتاب به دوستداران شعرش برسد
در مقدمه کتاب دربارهی او و آثارش نوشتهام
سهراب در سوئدی مترجم بسیار خوبی بود
در کتابهای سوئدی من در ویرایش و بازنویسی ترجمه در کنار او بودم
و در ترجمههای دیگر بخشهایی را من از انگلیسی
و شعرهایی را او از سوِئدی برمیگرداند
به تجربه دریافتهام کار مشترک و مشورت مترجمها
بهترین روش برای پیدا کردن مفاهیم شعری
واژههای مناسب و آهنگ سطرها ست.
سئوال
موضوع مقالهای از شما دگردیسیهای تصویرسازی از بهار
در شعر کلاسیک تا به امروز بود
( هرچند مجمل)
پرسش من است : آزیتا قهرمان در طی این سالهای فعالیتهای شعریاش
از
" آوازهای حوا"
تا
" فراموشی آیین سادهای دارد"
تا
" تندیسهای پاییزی"
...تا.... آیا دگردیسیهایی داشته است؟
دورههای این دگردیسیها را بفرمایید و این که
منشاء هر کدام از این تحولات و دگردیسیها چه عواملی بودهاند؟
جواب
این دگردیسی مسلما از اتفاقات زندگی شخصی من پدید آمده
در اولین کتابهایم
از خاطرات کودکی ، انقلاب و جنگ و فروپاشی آرمانها تاثیر بیشتری گرفتهام
و در کتابهای بعدی
تجربه مهاجرت ، زندگی درفضا و زبانی ناشناخته
و جستجوی تسلا و سرپناهی در ادبیات فارسی بیشتر بهچشم میخورد
همه کتابهایی که خواندم ماجراجوییهای معنوی من بودند
فرصت آشنایی با انسانهای جالبی که از آنها بسیار آموختم
و دوستانی که به زندگیم رنگ و جلا بخشیدند
همه باعث تحولاتی در ذهنیت و شعر من شدند
عشق و کنجکاویام درباره هنرو فرهنگ و یادگرفتن چیزهای تازه
مرا در تکاپو و حرکت نگاه داشت
به هرحال من دنباله کج و معوج خودم هستم
مسیری که پیوسته و گسسته در طول سالها طی کردم
تا بهاینجا که هستم ، رسیدم
سئوال
با توجه به پرسش قبل و عنایت شما به شعر کلاسیک،
آیا برای هر شاعر فارسی زبانی
خوانش ادبیات و شعر کلاسیک فارسی ضرورت دارد؟
ضرورت آن چیست؟
بله حتما ضرورت دارد ، طنین عاطفی ، درک معنوی و احساسات ما
در این ادبیات شکل گرفته
حس موسیقیایی و مفاهیم پشت این کلمهها و ارزشهای معنوی
که بهآنها باور داریم
حتا شیوه ناخودآگاه ما در زیباشناسی و عشق ورزیدن ، لذت از طبیعت
و ریشههای فرهنگ ما اینجاست
خواندن ادبیات کلاسیک بازگشت بهسرچشمههاست
نوعی کندوکاو در اعماق خویشتن تاریخی
بازخوانی این ادبیات با نگاه و دانش امروز
برای کشف و تفسیر و نقد ضرورت دارد
برای من همیشه خواندن شعر و نثر کهن جهانی
پر از رمز و راز و تازهگی است
سئوال
در انتخاب متن برای ترجمه، ملاک و معیار شما چیست؟
جواب
اول از همه لذت و شگفتی که آن شعر در من برمیانگیزد
چقدر مفاهیم عمیق ، تعابیر تازه و شیوه بدیعی در بیان این شعر هست
شاعر آن کیست ؟
آیا این شعر برای خواننده فارسی زبان هممیتواند جالب و لذتبخش باشد ؟
آیا بهفارسی قابل ترجمه است
و مهمتر از همه آیا من از عهده این کار بهخوبی برمیآیم
سئوال
در مقالهی
" استر، شهرزاد کتاب مقدس"
زن بودهگی و ناجیگری همراه و ملازمند
در متن نمونههای دیگری ارائه میدهید
( شیرین، شهرزاد، همای چهرآزاد و...)
برای این دو مفهوم( زن و ناجیگری) در زمانهی ما
چه توصیف، تعریف یا بازتعریفی دارید؟
جواب
البته نه صرف زن بودهگی بلکه خرد و هوشیاری زنانه بیشتر مورد نظر بوده است
آن فهم و تجربهای که قدرت درک زندگی و شهود را
بهقابلیتی در قصهگویی و سخن گفتن در مقابل مرگ و فراموشی تبدیل میکند
شهرزاد یک نمونهی زیبا از این شگرد و دانایی است
اینها شخصیتهای افسانهای هستند که در ناخودآگاه قومی ما
به نوعی چهره ازلی/ ادبی تبدیل شدهاند
و در روایتها دگردیسی یافتهاند
اما مفهوم زن بودهگی ویا ناجیگری امروز بازتعریف نسبی دارد ،
جنبههای دیگری یافته و معنای مطلقی ندارد
موقعیت ما در جهانی پر از جنگ و خشونت و نگرانیهای زیست محیطی
و شرایط اجتماعی متفاوت شکل دیگری دارد
اما بنیاد همه انسانها در تمام دوران ها شبیه است
شجاعت ، قدرت مبارزه ، مهر ورزیدن و دانایی
همیشه ارزشهایی برتر-اند
و در زندگی ما الهام بخش و تاثیرگذار
فیسبو منبع
